امروز در سایت اینترنتی «بیبیسی»، به محاکمة احتمالی چند تن از زنان تظاهرکننده در روز 22 خرداد ماه گذشته، اشاره شده بود. هر چند بررسی مسئلة زنان در حکومت اسلامی میباید نخست از جانب زنان ایران صورت گیرد، از آنجا که در بحث کلی «آزادی» در جامعه، جامعهشناسان متفوقالقولاند که «آزادیهای اجتماعی» فقط در دامان «آزادی زن» در بطن جامعه میتواند رشد کند، و به صراحت اعلام داشتهاند که «آزادیهای اجتماعی»، که خود پایة دیگر آزادیهاست ـ سیاسی، فرهنگی، هنری؛ در ارتباط مستقیم با «آزادی زن»، و درجة «آزادی» زن قرار میگیرد، بهتر است وبلاگ امروز را به بررسی مسائل آزادی زنان اختصاص دهیم، چرا که نهایت امر، در چارچوب یک بحث انتزاعی و فلسفی، بر خلاف «توهمات» مشتی «دینباور»، «آداب و رسوم پرست» و «خرافه دوست»، بدون «آزادی زن»، آزادی برای هیچ موجودی در جامعة بشری امکانپذیر نخواهد بود! ولی در اینکه این «آزادی» چیست؟ و اینکه مقصود، «تعریف»، و نهایت غائی این «آزادی» به کدامین جهت روی دارد، این مسائل، تماماً به ریشههای فرهنگی هر جامعة ویژه باز میگردد. به عبارت دیگر، نه میتوان زن را «مجبور» به آزادی کرد، و نه «محروم» از آن!
ادامه نوشته «تا رسیدن به آزادی!»