«جنایت» و حکایت!

 

حکومت اسلامی تمامی سعی خود را به کار می‌برد تا «دکان» انتخابات را گرم و داغ نگاه دارد! تبلیغات مختلف جهت قرار دادن این «انتخابات» در مرکز توجه مردم حتی تا بالاترین رده‌های حکومتی نیز کشیده شده. رسانه‌ها، خبر از «دیدار» خاتمی با «مقام معظم» می‌دهند! و همزمان هدف این دیدار را «احتمال» رایزنی خاتمی با «رهبر»، پیرامون رد صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان معرفی می‌کنند! با وجود آنکه نویسندة این وبلاگ سال‌هاست از ایران خارج شده، به جرأت خواهد گفت که، این «انتخابات» بیشتر از آنچه در افکار مردم کوچه و خیابان از اهمیت برخوردار باشد، برای بوق‌های تبلیغاتی حاکمیت و هم‌سفره‌ای‌های خارج نشین‌اش مهم شده؛ از اربابان اصلی اینان، جرج بوش و جناح‌های مختلف سیاسی آمریکا، تا پادوها و نانخورهای سفارتخانه‌ها و محافل حکومت اسلامی در غرب!

ادامه نوشته ««جنایت» و حکایت!»

وهم و سیاست!

نهایت امر شورای نگهبان، «تخم‌ دو زردة» حکومت اسلامی را برای ملت ایران در «سبد» انتخابات گذاشت! شورای نگهبان، «صلاحیت» بسیاری از نامزدها را مردود دانست؛ با وجود اینکه، در میان آنان نمایندگان سابق مجلس، استانداران، شهرداران، حتی وزرای سابق را نیز می‌توان باز شناخت! البته رفتار موهن و بی‌مناسبت این حکومت پیشتر نیز سابقه داشته، و نمی‌باید از چنین رفتاری متعجب شد؛ ولی آنچه از اهمیت برخوردار است، هیاهوی فراوانی است که گروه‌های به اصطلاح «اصلاح‌طلب»، به دلیل این «کم‌لطفی‌ها» به راه انداخته‌اند. اگر حاکمیت اسلامی را مجموعه‌ای از تمامی جناح‌های متشکل بدانیم، با رد «صلاحیت» مشتی وزیر و وکیل سابق، و هیاهوی فراگیر کسانی که در منافع مالی و چپاول‌های دولتی دست در دست این حاکمیت دارند، فقط یک پیام به مردم ایران می‌دهد: «ملت»، یا با روند کلی مسائل، همانطور که «حکومت» اراده کرده همراه می‌شود، یا اگر می‌خواهد «امیدی» هر چند کوچک، جهت هر گونه تغییر در این نظام داشته باشد، می‌باید بر ضد این حکومت به «شورش» برخیزد!

ادامه نوشته «وهم و سیاست!»

سوداگروف!

putin_301

طی چند روز گذشته، فضای سیاست بین‌الملل به یک باره «منقلب» شد! نخست اینکه، برخلاف تمامی گمانه‌ها، شاهد تأئید دوبارة «مأموریت» ساکاشویلی، در رأس دولت دست‌نشاندة غرب در گرجستان هستیم. ولادیمیر پوتین نیز در بیاناتی عنوان کرد که شرکت‌های خصوصی امنیتی می‌باید هر چه زودتر عراق را ترک کنند، و ارتش آمریکا نیز برنامه‌ای زمانبندی شده جهت خروج از این کشور ارائه دهد! مفهوم دیپلماتیک چنین سخنانی فقط این است که، «روسیه با خروج آمریکا از عراق موافقت می‌کند!» ولی از طرف دیگر، حملات کرزائی، رئیس دولت افغانستان بر علیه ارتش انگلیس ناگهان بالا می‌گیرد. وی دولت انگلیس را متهم می‌کند که، به دلیل آنچه وی «عدم‌کارائی» عنوان کرده،‌ زمینة بازگشت و به قدرت رسیدن طالبان در مناطق جنوبی افغانستان را فراهم آورده! و در این شرایط، دولت انگلستان که یکی از مهم‌ترین دول «مبارز» بر علیه تروریسم است، مجبور شده امروز، در بنگاه بی‌بی‌سی، علناً عنوان کند:

«[…] استراتژی [انگلستان] در افغانستان این بوده که با دولت افغانستان همکاری کند تا اقتدار خود را افزایش داده و امنیت را ایجاد کند!»

ادامه نوشته «سوداگروف!»

«مملوک» احمدی‌نژاد!

عمال حکومت اسلامی، جهت بی‌اعتبار نشان دادن جناح‌های «غیردولتی»، خود از مدت‌ها پیش به صور مختلف دست به رزمایش‌های سیاسی زده‌اند. اولین گام در این رزمایش‌‌ها از جانب به اصطلاح «اصلاح‌طلبان» برداشته شد. در این مرحله، کروبی که از روی مزاح و یا شاید بدخواهی، در میان برخی‌ همراهان‌اش به «شیخ اصلاحات» معروف شده، جنجال فراوانی در مطبوعات اصلاح‌طلبان به راه انداخت! و آغازگر حملات جدی بر علیه جماعت اصلاح‌طلب شد. در مرحلة بعد شاهد بودیم که، موسوی لاری، وزیر کشور دوران «اصلاحات» نیز در جبهه‌ای کاملاً متفاوت، ولی به همان میزان انتقادی، مخالفت با کروبی و نقد اصلاح‌طلبان را آغاز کرد! پس از چند روز سر و کلة کلاهی‌های وابسته به این جماعت نیز، در مطبوعات پیدا شد، و اصغرزاده که اصولاً‌ از حسن شهرتی هم برخوردار نیست، با تشکیل یک جبهة «چهارم»، شروع به فحاشی «مستقل» به مواضع اصلاح‌طلبان کرد!‌

ادامه نوشته ««مملوک» احمدی‌نژاد!»

چکمه و منطق!

در بطن یک حاکمیت سرکوبگر، خشونت بر علیه مردم، از طرف نیروهای انتظامی، یکی از پایه‌ای‌ترین اصول راهبردهای سیاست داخلی است. رابطة نیروهای انتظامی با مردم، در چنین حاکمیت‌هائی، رابطة «حاکم» و «محکوم» است. نیروهائی که «انتظامی» معرفی می‌شوند، به دلیل تکیه بر روابط سرکوبگر تشکیلاتی، که حافظ رأس هرم «قدرت» است، در ارتباط با مردم و حتی با دیگر نهادهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … همیشه به قول معروف «دست بالا را دارند»! چرا که حاکمیت‌های استبدادی به دلیل نبود حمایت‌های ساختاری در لایه‌های زیرین هرم جامعه‌، نیازمند عامل «سرکوب» جهت توجیه موجودیت خود خواهند بود. این‌ یک «اصل» کلی است؛ اگر کسانی با این «اصل» مخالفت داشته باشند، در واقع، یکی از اصول علوم سیاسی را به زیر سئوال می‌برند؛ مسئله دیگر مربوط به حکومت ملایان نخواهد بود.
ادامه نوشته «چکمه و منطق!»

انگلوک‌چی!

بی‌بی‌سی ـ خندیدن فقط منحصر به انسان نیست

انگولک‌چی ـ اصلاً از قدیم می‌گفتند، «خر» بخنده!

بی‌بی‌سی ـ نفت بشکه‌ای یکصد دلار مبادله شد

انگولک‌چی ـ «سهم» امروز ما را لطفاً «خشکه» بدین!

بی‌بی‌سی ـ مهاجرت صدها خانواده پاکستانی به افغانستان

انگولک‌چی ـ از ترس بی‌نظیر بوتو فرار کردند!

بی‌بی‌سی ـ اجرای موسیقی با «سوت» در هند

انگولک‌چی ـ در ایران هم با «ضجه» موسیقی اجرا می‌کنند.

بی‌بی‌سی ـ بازداشت دهها دزد و قاچاقچی در کابل

انگولک‌چی ـ گفتم کابینة کرزائی را بالاخره می‌گیرند!
ادامه نوشته «انگلوک‌چی!»

حنابندان آیرون ساید!

سایت «نوروز» که گویا بازتاب دهندة نظریات گروهی از اصلاح‌طلبان و مشارکتچی‌های حکومت اسلامی است، امروز تحت عنوان بررسی «بیانات» دو تن از اینان، الهه کولائی و ابراهیم متقی، فشرده‌ای از سخنان این دو را در «نشست عمومی جبهة مشارکت» منتشر کرده. نخست می‌باید عنوان کنیم که، موضع این وبلاگ در مورد اصلاح‌طلبی و دیگر صور سیاسی‌ای که، بیشتر ابزار حاکمیت فعلی، جهت «توجیه» روابط غیرانسانی و حاکم بر جامعة ایران است، بارها و بارها، به صورتی کاملاً روشن و واضح عنوان شده؛ اصلاح‌طلبی در بطن این حکومت، خصوصاً پس از تجربة «مضحکة» سیدخندان، فقط یک دهن‌کجی «بیشرمانه» به ملت ایران است. برای عمال این حکومت که با تکیه بر سرنیزة اوباش مسلح، همه روزه به غارت و چپاول ثروت‌های ملی مشغول‌اند، شعارهائی از قبیل «نشست سیاسی»، «بحث در بارة مسائل کلان‌اجتماعی»، «استراتژی‌های منطقه‌ای»، و … بیشتر «لغزخوانی»، «گنده‌گوئی»، و خصوصاً «خودنمائی» است، تا اتخاذ یک روند سیاسی، یا ارائة راهکاری جهت خروج از بن‌بستی که همگان می‌دانند نام آن حکومت اسلامی است!
ادامه نوشته «حنابندان آیرون ساید!»

مرزهای سرکوب!

همزمان با ترور بی‌نظیر بوتو، بوق‌های تبلیغاتی یک بار دیگر، بر محور فریب افکار عمومی به صدا در آمده‌اند‌؛ بر اساس «هیاهوی» جدید، بوتو در مقام یک «دمکرات» تمام عیار، گویا قربانی تندروهای مذهبی شده است! در مطالب پیشین در تشریح این چشم‌انداز توضیحات فراوان آوردیم، مسلماً قصد تکرار آن‌ها در اینجا نیست، ولی یک مطلب را می‌توان عنوان کرد که، «فریب» افکار عمومی بر محور «خیرها» و «شرهای» فرضی، یکی از مهم‌ترین ترفندهای استعمار در برخورد با افکار عمومی ملت‌های جهان سوم است. مردم در جهان سوم، از طریق تبلیغات «نظام» رسانه‌ای فرا می‌گیرند که، جهان به دو قطب مستقل و غیرقابل امتزاج، به نام‌های «خیر» و «شر» تقسیم شده! البته این دو قطب، به صورتی فصلی هر یک می‌تواند «حاکم» و یا «محکوم» باشد، ولی هر دو نمی‌توانند همزمان در فضای اجتماعی یک کشور و تحت عنوان یک موجودیتی چندگانه، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، حضور داشته باشند. چرا که چنین شرایطی از طرف عمال استعمار، غیرقابل «تحمل» خواهد بود.
ادامه نوشته «مرزهای سرکوب!»